الفـ لامـ میم

وب نوشت های میثم بابائی

وب نوشت های میثم بابائی

الفـ لامـ میم

عاقل به کنار رود تا پل می جست...دیوانه پابرهنه از آب گذشت

پیام های کوتاه
  • ۲۱ شهریور ۹۲ , ۱۵:۰۶
    غفلت
  • ۷ مرداد ۹۲ , ۱۲:۲۸
    قدر!
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۵ شهریور ۹۴، ۱۰:۵۰ - علوم قرانی ورودی 86 ملایر -خواهر
    التماس دعا

تعمیم ندهیم

يكشنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۱، ۱۱:۰۸ ب.ظ

  سوده، دختر عماره، با بانوان قبیله هَمْدان بعد از شهادت امیرمؤمنان علیه السلام نزد معاویه رفت و پس از مذمّت وی و اعوان و انصارش، مطالبی در مدح و منقبت علی علیه السلام بر زبان آورد و افزود: یک بار به محضر آن امام همام رفتم، پرسید: چه حاجت داری؟ عرض کردم: مردی که برای جمع آوری زکات و صدقات به سوی ما فرستاده شده، ستم می کند. آن حضرت گریست و گفت: خدایا! تو گواهی بر حال من که ایشان را امر نکرده ام که بربندگان تو ستم کنند و حقّ تو را فراموش نمایند. آنگاه بر ورقی این آیه را نوشت: بسم الله الرّحمن الرّحیم، «و قَدْ جَآءَتْکُم بَیِّنَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ فَأَوْفُواْ الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ وَلَا تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَآءَهُمْ وَ لَا تُفْسِدُواْ فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَحِهَا ذَ لِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ»(اعراف/۸۵)؛ از سوی پروردگارتان نشانه ای روشن آمده است. پیمانه و ترازو را تمام ادا کنید و به مردم کم مفروشید و از آن پس که زمین به صلاح آمده است، در آن فساد مکنید که اگر ایمان آورده اید، این برایتان بهتر است.

  در ادامه آمده بود: پس چون کتاب (نوشته) ما را بخوانی که این رقعه است، دست از عمل بردار و آنچه نزد توست از کرداری که کرده ای، نگاهدار تا وقتی کسی بیاید و آن را از تو بگیرد.
سُوده می افزاید: حضرت آن رقعه را به من داده در حالی که مهر نفرموده بود، آن را تحویل آن مرد جفا پیشه دادم، او دست از اعمال خود برداشت و معزول گردید.(کشف الغمّه، ج 1، ص 231 و 232 به نقل از مقاله استناد به قرآن در سیره امامان (ع) از غلامرضا گلی زواره)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۶/۰۵
میثم بابائی

ظلم

حکومت

ستم

تعمیم

نظام

نظرات  (۵)

۰۵ شهریور ۹۱ ، ۲۳:۰۹ +حمید-سایت جاساز+
+سلام دوست عزیز
وب خوبی داری
ازت یک خواهش دارم
من از وبلاگ نویسی تازگی رو آوردم به سایت و الان یک سایت علمی تفریحی
زدم که همه جوره مطلب داخلش میزارم
ولی الان مشکل من اینه که بازدیدش کمه
بیا خودت سایت منو ببین اگه خواستی لطف کن لینک سایت رو داخل وبت قرار
بدید
خیلی ممنون میشم از این کارت
راستی من هر روز با چند مطلب آپم
منتظرت هستم..
سلام ممنونم دوست عزیز نظر لطفته. مطالب شما هم زیبا و خاصه. تبریک میگم.
سلام

آقای بابایی ، همه مطالبتون زیبا و تآمل برانگیز ند، امااین مطلبتون یه جوریه، نمی دونم شاید من اشتباه می کنم و به اصطلاح مطلب رو نگرفتم، این همه آیه که توی قران در مورد بهشت داریم پس چی میشه مخصوصا اینکه بالاترین مقامات بهشتی لقای خداست، البته درسته که حضرت علی (ع) فرمودند که من خدا رو به خاطر اینکه شایسته پرستشه می پرستم نه به خاطر طمع به بهشت یا ترس از جهنم ولی این جمله هم باز مقام لقای الله رو بالا میبره نه اینکه ارزش بهشت رو بیاره پایین.
نمیدونم به هر حال یه جوری برای من مطلب رو جا بندازین.

سلام خانم حیدری. خوش آمدید.
اول عرض کنم که قسمت نظردهی هر مطلب در بالای اون هست نه پایینش. البته اشکال از شما نیست که به جای مطلب مورد نظر برای مطلب زیرینش نظر دادین. تیپ قالب اینجوریه. اگه بتونم عوضش می کنم.
در مورد مطلبی هم که فرمودید، درسته که ما بهشت رو هم باید برای رضای خدا دوست داشته باشیم و در این صورت بهشت ارزشمنده؛ اما همه اینطور فکر نمی کنن.
تفاوت ظریفی وجود داره بین اون دیدگاهی که بر اساس حدیث امام اول(علیه السلام) نگاهش به بهشت هم برای رضای خداست و کسی که بهشت مطلقا براش موضوعیت داره.
برای فهم بهتر این تفاوت به یه مطلبی اشاره می کنم که علامه طباطبایی(رضوان الله علیه) در کتاب طریق عرفان آورده(مضمون مطلب که تو ذهنم هست رو ذکر می کنم؛ چون کتاب رو الان پیدا نکردم. بعدا ان شا الله اصل مطلب رو ذکر می کنم):"اگر خداوند به انسان عارف می فرمود که بهشت با تمام زیبائیهایش خوب نیست و جهنم با تمام عذاب و سختی اش خوب است انسان عارف جهنم را انتخاب می کرد اما انسان عامی نه!". امیدوارم روشن شده باشه.
البته یه نکته هم هست که غرض از ذکر اون جمله بیشتر از باب یه تلنگر برای توجه بیشتر به خداوند و ذکر خدا بود نه پایین آوردن ارزش بهشت.
در هر حال متشکر از دقتتون؛ و اگه باز نظری راجع به این مطالب داشتید بفرمایید.
سلام

اگر من سوار این قطاره بودم و جلوی در بهشت می ایستاد حتما به شوق دیدار صاحب خانه به سرعت پیاده می شدم،آخه بالاترین مقامات بهشتی لقای پروردگاره.

سلام بر شما.
ان شا الله که به اون مقام برسیم همگی. البته با لطف و رحمت الهی.
در اون صورت مقصدتون همون خداست که مقصد قطاره نه بهشت!(مهم اینه که مقصد و هدف و قله نگاه شما کجا باشه! خدا یا بهشت؟! وگرنه در واقع هردو یکی هستند).
با سلام
از راهنمایی شما متشکرم

سعی می کنم کتاب علامه رو پیدا کنم و بخونم، فکر نکنم توی قم پیدا کردنش کار سختی باشه، البته ان شاءالله.

پاسخ:
حتما پیدا می شه.
البته انشاالله!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی